برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته #مجتبی_دشتی

13ـ چند مثال از شهامتی که در قدمهای قبلی تجربه کردهاید را بنویسید.از آن تجارب چگونه در این قدم استفاده میکنید؟
در قدم اول شهامت اقرار به عجز و ناتوانی ، در قدم دوم شهامت تغییر باورها و شروع و درک ارتباط آگاهانه با خداوند ،در قدم سوم با شهامت یاد گرفتیم که اراده و زندگی مان را به خداوند بسپاریم ، در قدم چهارم شهامت نوشتن ترازنامه ، در قدم پنجم شهامت پذیرفتن اشتباهات، همه و همه کمک نمود تا امروز با شهامت و ایمان نسبت به نوشتن تراز و لیست خسارات اقدام نمایم.
14ـ آیا اسمی هست که من هنوز به فهرست خود اضافه نکرده باشم؟ آیا تمایل دارم که اکنون اضافه کنم؟ آیا فهرست من کامل است؟
بله، این سوال میخواهد مرا متوجه قسمت انکار بیماریام کند. سوال بعد که از سوال های صداقت و شهامت آمده میخواهد یک بار دیگر درجهی تمایل ما را شناسایی کند. ما به عنوان معتاد هم خسارت زدهایم و هم خسارت دیدهایم. اندازه و مقدار آن مهم نیست، مهم این است با استفاده از اصول روحانی بتوانیم تمایل را درون خود زنده کنیم و آن را انکار نکنیم.

15ـ چه اقداماتی جهت افزایش تمایل خود انجام دادهام؟
تمامی اقداماتی که برای رسیدن به آرامش، رهایی، آزادی در قدمهای قبلی به کار بردم اینجا نیز به کار میآید. دعا کنم و از کسانی که این قدم را گذراندهاند تجربه و مشورت بگیرم، سطح آگاهیام را نسبت به قدم هشتم افزایش دهم و بدانم این قدم را چرا کار میکنم؟ و هدف از کارکرد این قدم چیست ؟و این نکته را درک کنم که در قدم هشتم مواردی وجود دارد که سدراه ارتباط من با خداوند و دیگران میشود و اجازه نمیدهد که من به هدف اصلی خود که همان رسیدن به حد کمال است برسم.
16ـ در مورد دعا کردن برای پیدا کردن تمایل چه احساسی دارم؟
ما باید به خاطر داشته باشیم دچار یک بیماری هستیم به نام اعتیاد، چه در قدمهای قبلی چه در این قدم هیچ ابزاری بهتر از دعا برای پررنگ کردن تمایل برای ما کارآمدنیست. دعا در این قدم موجب میشود درک کنم که به واسطهی بیماریام به دیگران خسارت زدهام و میبایست آن را با تمایل و اعتماد به نفسی که به دست میآورم به انجام رسانم. دعا موجب میشود خود را به جای شخص مقابل که به آن خسارت وارد کردهام قرار دهم زیراکه وقتی خود را به جای او قرار می دهم تمایل درون من زنده خواهد شد.
17ـ آیا احساس وصل بودن یا مربوط بودن به دیگران میکنم؟ توضیح دهید.
گاهی از دیگران فاصله میگیرم ، دچار انزوا میشوم که نتیجهی خسارتهایی است که به آنها وارد نمودهام. امروز هم میترسم با بعضی از مردم ارتباط برقرار کنم چرا که میترسم به آنها خسارت وارد کنم. اما با تمرکز و درست به اجرا گذاشتن قدمها در زندگی روابطم بهتر شده چون که کمتر خسارت میزنم. در قدم چهارم و پنجم متوجه این کمبود در خود شدم و توانستم امروز خود را قسمتی از دیگران ببینم نه کمتر، نه بیشتر.

18ـ آیا احساس همدلی و ملاطفت برای دیگران دارم؟ توضیح دهید.
بله، من امروز متوجه شدهام دیگران هم گاهی مثل من دچار ضعفها و کمبودهایی هستند که اگر با آنها مهربانی و همدلی نکنم انسان بودنم را زیر سوال خواهم برد، چرا که شاید سالها میگذشت و من هم نمیتوانستم یک کار درست انجام دهم ولی آنها با همدلی و مهربانی نسبت به من مرا همیشه امیدوار به زندگی نگه داشتند و به رفتار درست تشویقم کردند.
برچسبها: مرتضی عامری , مجتبی دشتی , محسن سمیعی , تسهیلگران مسیر توانمندی




